چند روزه حالم خیلی بدتر شده به هر بهانه ای و هر کجا میزنم زیر گریه!
باعث تعجب همه میشه که چطور ممکنه یک مرد اینقدر دل نازک باشه
ولی خوب نمیدونند چه درد سنگینی بروی دل و جانم نشسته و ویرانم کرده و سردرگریبانم
مجبور شدم به همان روان شناسی که تو را میبردم بروم
تا وارد شدم فضای مطب و ان صندلی که بروی آن نشستی و تست هایت را زدی حالم را خراب کرد و بغض امانم نداد
خانم منشی باستقبال آمد و شناخت و با ده دقیقه تاخیر نوبتم شد و.
ای کاش بمیرم نازی خیلی خسته و در هم شکسته ام
این غم آخر مرا می کشد
در این ایامی که نیستی به این نتیجه رسیدم که
بدون تو زندگی هیچ ارزشی ندارد
ولی افسوس که دل تو با من نبوده و نیست و من محکوم به ادامه ی حیاتم !
درباره این سایت